چشام (تیشون)
یکی از معتبرترین روستاهای منطقه است از شرق به بروغن و از غرب با خسروآباد همسایه است. در فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور به صورت «چِشُم» آمده است و گاه به همین صورت خوانده یا نوشته میشود.
ابنیه قدیمی در این روستا بسیار است و عمدهی آنها عبارتند از: مسجد جامع چشام که تک ایوانی و مربوط به عصر صفوی است. مصلای چشام و خرابهی مقبرهی خواجه خضر و بقعه امامزاده سیدناصر که نمای داخلی آن بدون دستکاری و کتیبهای از آن باقی مانده است.
خرابههای فاریاب و کِلِروون در شمال این روستا با آثار کشف شده مربوط به دوره ساسانی، پارتی، سلوکی و حتی هخامنشی قرار دارد. (قراخانی بهار، حسن، آثار باستانی و ...، ص 47).
مسجد جامع چشام:
خواجه علی شمس الدین ششمین امیر سربداری که از صاحب منصبان بانفوذ و دارای قدرتی معنوی و روحانی بود از اهالی چشام بوده است. وی قوانین و احکام شرعی را استوار ساخت و بر مخالفین و سرکشان فائق آمد و چنان قدرت گرفت که طغاتیمور برای ولی هدیه فرستاد. وی بر اثر خِسَّـتی که داشت و به خاطر سختگیری بر مأمور مالیاتی خود (پهلوان حیدر قصاب) و به خاطر دشنامی که به وی داد، به دست او کشته شد.(اوایل 753) جِشُم: دِهِ قدیم، در بعضی از نسخهها به صورت جِشام نیز آمده است. یاقوت مینویسد:« از دیههای بیهق، از ولایات نیشابور در خراسان است.»(یاقوت، معجمالبلدان، ذیل کلمه جِِشُم) از جغرافینویسان قبل از یاقوت، ابنفُندق، آن را قصّبهی ربع کاه، دانسته و از جملهی مراکزی میداند که از دیر زمان نماز جمعه با خطبههایش در آن برقرار بوده است. (ابنفُندق، تاریخ بیهق، صص 38 و 227) از نویسندگان بعد از یاقوت، حافظ ابرو آن را به صورت جِشُم و از دیههای بلوک کاه معرفی میکند. (حافظ ابرو، جغرافیای تاریخی خراسان، ص 51) خرابههای فاریاب و کِلِروون: در شمال چشام و حاشیهی غربی شهرآباد، دو منطقه پیوسته باستانی قرار دارد که قدیمیترین آثار سفالی این منطقه به دورههای پارت و ساسانی مربوط میشود و از زمانهای متأخّر، بقایای خشتی و چینهای در کِلِروون دیده میشود. امام زاده سیدناصربن محمد:
در روستای چشام، شبیه به مصلای قدیم سبزوار و مربوط به دورهی سربداران میباشد.
به نقل از: کتاب فرهنگ اماکن و جغرافیای تاریخی بیهق سبزوار، نوشته: محمد محمدی(سعید).